پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 7 روز سن داره

پارسا امپراطور كوچولوي مامان و بابا

بهانه زندگیم، عروسکم تولدت مبارک

یکی از روزهای خوب تابستان خدا واسمون یه فرشته ی کوچولو فرستاد الان یکسال از اون روز میگذره فرشته کوچولوی ما یک سالش شده 8 تا دندون درآورده غذا می خوره روی پاهای خودش وایمیسه با زبون بچگیش حرف میزنه فرشته ی قشنگ مامان، توی تولد یک سالگیت واست آرزو میکنم قلبت همیشه همینجور پاک بمونه چشمای خوشکلت همینجور معصوم و مهربون بمونه دستهای ناز و تپلت همینجور گرم بمونه از ته قلب برات دعا میکنم عاقبت بخیر بشی سالگرد زمینی شدنت مبارک ماه من نهم تیرماه روز جمعه تولد پونا خانم بود یک جشن کوچولو براش گرفتیم. مهمونای تولدش خواهرام و خواهرزاده هام با سه تا دختر داییم و دو تا دختر خالم بودن ...
12 تير 1396

خدایا به خاطر تمام داده هات شکر

  زمان مثل برق و باد میگذره امروز عکس های قبل پونا رو نگاه می کردم باورم نمیشه این دختر تپل و دوست داشتنی من توی یکسال اینقدر تغییر کرده باشه پونا بابا، دایی، پا، نای نای، مم، بیه (بده)، بو (بیا)، باز رو به زبان میاره. دستش رو به وسایل خانه می گیره و بلند میشه و با کمک راه میره. به میز تلویزیون علاقه خاصی داره روزی چندین بار باید از اونجا دورش کنم پارسا علاقه خاصی به تلویزیون داره چه نگاه کنه و چه نگاه نکنه از خواب که بیدار میشه تا وقتی دوباره میخوابه باید تلویزیون روشن باشه پونا هم به تبعیت از او هر چند گاهی محو برنامه کودک ها میشه بعضی تبلیغها رو خیلی دوست داره و در هر شرایطی باشه ساکت یه گوشه وایمیسه نگاه...
7 تير 1396
1